داستان یک خانواده یهودی که پس از جدایی در جنگ جهانی دوم حالا تصمیم دارند تا همدیگر را پیدا کنند و پیش یکدیگر برگردند.

مک، نویسنده ورزشی نیویورکی، با دوستش آدام و گروهش، سالهاست که تکنیک هایی را تحت عنوان "بازی" برای جذب مخاطب مورد نظرشان استفاده می کنند، اما وقتی او به طور غیرمنتظره‌ای به دنبال یکی از اهدافش می‌افتد،اتفاقات طبق انتظار او پیش نمی روند و ...

داستان سریال «خانم میزل شگفت‌انگیز» در اواخر دهه 1950 روایت میشود. میریام "میج" مایزل همه چیزهایی را که تابحال آرزو داشته را بدست آورده است. همسری عالیو دو فرزند و یک آپارتمان زیبا در "آپر وست ساید" نیویورک. زندگی به ظاهر فوق العاده زمانی دگرگون میشود که او وقتی متوجه استعداد پنهانی می‌شود که قبلاً از داشتن آن خبر نداشت یعنی استند-آپ کمدی...

یک خبرنگار تلویزیونی و فیلمبردارش پس از شیوع یک ویروس مرموز که انسان ها را به قاتلان تشنه به خون تبدیل می کند، در داخل ساختمانی که توسط CDC قرنطینه شده است، گیر افتاده اند.

جان که پسر یک مامور آتش نشانی بوده و پدرش ۳۰ سال پیش در یک حریق کشته شده موفق می شود بطور اتفاقی روی فرکانس یک رادیوی کهنه صدای پدر خود را بشنود . در واقع یک پدیده جوی که در یک روز بخصوص هم در سال ۱۹۶۹ و هم سی سال بعد در همان روز خاص رخ داده است ، این امکان را از نظر علمی فراهم آورده که دو انسان در دو زمان متفاوت با هم تماس برقرار کنند .

چند دوست برای نجات یکی از دوستانشان به جومانجی باز می گردند، اما درمی یابند هیچ چیز مطابق انتظار آنها نیست. بازیکنان بایستی از مراحل دشوار صحرای سوزان, کوهستان های پربرف و تله های مرگبار به سلامت عبور کنند تا بتوانند از خطرناک ترین و مرگبارترین بازی جهان خارج شوند.

یک موسیقی دان جوان به نام چارلی مجبور میشود که سبک زندگی خودش رو تغییر بده و مصرف الکل، سیگار، قمار و دختر بازی خودش رو کنترل بکنه، وقتی برادرش بعد از دوازده سال متاهل بودن به تازگی از همسر خودش جدا شد و اونو پسرش به جایی برای زندگی کردن نیاز داشتن به پیش اون رفتن

داستان چهار نوجوان دبیرستانی که یک کنسول بازی قدیمی را پیدا می‌کنند و ناخواسته وارد تنظیمات بازی جنگل میشوند. اکنون آنها به آواتارهایی تبدیل شده اند که خود به هنگام شروع بازی انتخاب کرده بودند.

آلیویا̎ (انیستن) زن تنهای سی و خرده‌ای ساله، احساس می‌کند به مقطع حساس زندگی‌اش رسیده است. او که از شغل معلمی‌اش ناراضی بوده، کار آموزش را رها می‌کند و موقتاً به کار نظافت خانه‌ها می‌پردازد تا در این مدت مشکلات روحی‌اش را حل و فصل کند. اما ̎آلیویا̎ در این زمینه، به حمایت معنوی و مادی دوستانش نیاز دارد ....